تنهاترین تنها

ساخت وبلاگ
‌به نام شهریور....دست‌پاچه‌ترین فرزند سال....دست‌پاچه‌ی بستن بار و بنه‌ی گرما....دست‌پاچه‌ی تمام شدن...مرز سبزی تابستان و زردی خش خش وار پاییز....به نام شهریور...با عصرهایی کشدار و شب‌های غم آلوده‌ی رفتن....شهریوری که توی گوش تمام روزهایشصدای زنگ مدرسه‌ها پیچیدهو مثل طفل فراری از مکتبدلش پیچ می‌خورد و سرش تاب....به نام شهریور....که باد پاییزی ، تن رنجورش را می‌لرزاندو گرمای مردادیهنوز توی رگ‌هایش جاری‌ست....من می‌بوسمت شهریور جانکه امید‌های وصالمتوی چشمان پر اضطرابت پیداست.... + نوشته شده در سه شنبه یکم شهریور ۱۴۰۱ ساعت 11 PM توسط حسن  |  تنهاترین تنها ...
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 116 تاريخ : جمعه 8 مهر 1401 ساعت: 0:09

پاییز در راه است ...اما گوییرنگها مفهومشان را از دست داده اندمنتظر وعده ی آمدن شما هستم...تنهایی پر از اندوه جهانم را این روزهااحاطه کرده‌...صدای دل تنگی ام را، می شنوی محبوبم...؟کاش من هم یک پرنده بودم..‌.فصل ها می آیند و می روند...این پاییز را بیایید و باشید ودیگر هرگز نروید...من ،میخواهم بمانید این بار...تا قصه ی ما به زمستان نرسد،دنیا عوض شده،دیگر هیچ چیزمثل سابق نیست..‌.حالا از این جا که منم،درست از جایی که من ایستاده امشهریور در حال گریز است...لطفا بیا محبوبم...بوی پاییز همه جا پیچیده و عجیب دل گیرعجیب دلگیر است...که این روزها دلهامان پر از،رنگ خاکستریست... + نوشته شده در شنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۱ ساعت 9 AM توسط حسن  |  تنهاترین تنها ...
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 118 تاريخ : جمعه 8 مهر 1401 ساعت: 0:09